یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
داستان زن جوانی که در دوران تحریم های سنگینی که بر این کشور اعمال شده بود در ایران ...
بر اساس داستانی واقعی در یکی از روستاهای مرزی خوزستان، زیباترین دختر را به عنوان ...
یک زندانی که اخیراً از یک پناهندگی ذهنی آزاد شده است از خواهرش می آموزد که قتل هایی ...
حسین مرادی، کارمند 60 ساله آبادانی، چندین بار به دستور شرکت کشتی سازی محل کارش، ...
یک نگهبان امنیتی (نیروهای ویژه سابق) دو بچه خود را در آن روز برای کار در یک میدان ...
علیرغم تلاش والدینشان برای جدایی، عشق نوح و نیک شکست ناپذیر به نظر می رسد. با این ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.