یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
یک زن در سیاره ای دوردست از خواب بیدار می شود و خدمه ایستگاه فضایی خود را به طرز ...
جوزف گوبلز ، وزیر تبلیغات نازی وظیفه حمایت عمومی از هولوکاست و جنگ را که هیتلر در ...
او زن خوبی است که زندگی کاملی دارد. یا اینطور به نظر می رسد. یک مادر دلسوز، یک خانه ...
یک تکاور نیروی دریایی ارتش ایران پس از رویارویی با دشمن و غرق شدن قایق خود، دو روز ...
ماری و هومی از مادرشان یاد می گیرند که پدرشان در هفتادمین سالگرد تولدش زوال عقل ...
یک خواننده مشتاق که با مادربزرگش در پایتخت بوتان زندگی می کند، رویای دریافت ویزا ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.