یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
امید، دانشجوی جوانی که از یک سو درگیر بورسیه خواهرش است و از سوی دیگر در حال انجام ...
ساوی یک زن خانه دار ساده با 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح، 60 دوربین مداربسته، برای بیرون ...
در آمریکای پس از جنگ جهانی دوم، زنی که زندگی خود را در حومه شهر با شوهرش بازسازی می ...
دوستی مشترک بین کارین، دختری با ذهن قوی که برای زندگی با پدربزرگ راهب خود در حومه ...
خانواده PRV که با دو همسر و فرزندانش در ولسوالی رامند زندگی می کنند. همچنین خانواده ...
یک راننده تاکسی زن جوانی را در بیمارستان کوچک ایران می برد. تا زمانی که به آنجا ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.