یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
پرنده سینه قرمز پرنده عجیبی است!؟، بهار می رود، زمستان برمی گردد، از سرما و سختی ...
یک افسر مالیات بر درآمد که به دلیل صداقت بی دریغش تعلیق شده بود، به زادگاهش بازمی ...
رد، یک ترقه امن که به تازگی از زندان آزاد شده است، سعی می کند خانواده اش را در کنار ...
یک پدر دختر خود را برای معالجه به انگلستان می برد. اما او به دردسر می رسد. بعد چه ...
دستهای از سربازان در یک پایگاه نظامی متروکه در زمینی در آینده نزدیک در انتظار ...
لیلا، دختری از خانواده ای فقیر که برای گذران زندگی چاره ای جز جیب بری ندارد. لیلا ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.