یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
ویجی راجندران یک مرد خوش شانس است. وقتی پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا میشود، اوضاع ...
مسعود همسرش را که تنش های عصبی دارد به آسایشگاه می برد تا از او مراقبت کند اما...
محسن پسر 11 ساله گل فروش و متعلق به خانواده ای فقیر است. یک شب خوابید و فرشته ای را ...
لیزا رویای زندگی بهتری برای خود و دخترش دارد. لیزا که برای کار در یک شرکت داروسازی ...
پرتره صمیمی زنی که به خانه برمی گردد تا از مادر در حال مرگ خود مراقبت کند. یک داستان ...
زندگی اندی گودریچ هنگامی که همسرش وارد یک برنامه توانبخشی می شود ، زندگی می کند و ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.