یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
یک خواننده مشتاق که با مادربزرگش در پایتخت بوتان زندگی می کند، رویای دریافت ویزا ...
مادری مجرد به نام گابی یک راهنمای تور، یک روانشناس، یک کشیش و یک مورخ را استخدام می ...
داوود و لیلی در شب عروسی خود به شمال سفر می کنند. در این راه با زوج دیگری مهشید و آرش ...
یک باند آنارشیستی سارقان با یک طرفدار نوجوان تنها از هواپیماهای بدون سرنشین از ...
یک جانباز زن افغانستان با پدر و مادر زن افغانستان با پدر و مادر دامپزشک ویتنام در ...
یک آژانس دولتی در قطار از گلاسکو به لندن مستقر می شود و در تشدید رویدادها در داخل ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.