یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
داستان زری که به دلیل درد شدید شکم به همراه همسرش به بیمارستان می رود. زری با ...
لسیا ، نوجوان ، توسط مردی به ویلا منتقل می شود که پدر فراری و مردانش در آن پنهان شده ...
حمید افشاری، منشی دادگستری در حال تمام شدن پول برای خرید کامپیوتر برای پسرش است. ...
روایت یک خواستگاری در فضای پر التهاب دهه شصت..
گروهی از سربازان که در طول جنگ جهانی اول در پناهگاهی به دام افتاده اند، با حضوری ...
داستان زندگی نوازندهای است که موسیقی سنتی مینوازد و برای امرار معاش به تهران ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.