یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
داستان بسیار تایلندی و بسیار عاشقانه درباره عشق بین یک پسر و یک دختر شبح.
در یک دهکده کوچک در پاکستان ، بزرگان روستا خواستار می شوند که مینا 15 ساله باید به ...
در سال 1950 تعداد زیادی از رزمی کاران برای افتتاح یک سالن بوکس وارد هنگ کنگ شدند. در ...
با پدری که از بیماری عصبی رنج می برد، زنی جوان با دختر هشت ساله خود زندگی می کند. در ...
زنی سعی می کند تکه های شکسته آخرین زندگی خود را ترمیم کند، زیرا اکنون درگیر یک ...
این داستانی متفاوت و طنزآمیز در مورد روزهای بعد از خدمت نظامی خنجری و زوهره روایت ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.