یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
هیچ کاری نکن، بمان و بجنگ، یا برو. در سال 2010، زنان یک جامعه مذهبی منزوی با آشتی دادن ...
یک پدر با دختر بچه کوچک خود در حال فرار است تا از ارواح گذشته خود فرار کند و ...
پرتره صمیمی زنی که به خانه برمی گردد تا از مادر در حال مرگ خود مراقبت کند. یک داستان ...
رحمان متولی یک شرکت است و دکتر به او گفته که به زودی خواهد مرد. او تصمیم می گیرد با ...
گروهی پنهانی از مزدوران محکم با ناتوانی درگذشت قرن ها برای محافظت از جهان جنگیده ...
هنگامی که یک معمار بینایی و همسرش در سال 1947 برای بازسازی میراث خود از اروپا پس از ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.