یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
ویجی راجندران یک مرد خوش شانس است. وقتی پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا میشود، اوضاع ...
در دهکده ای که خورشید تا ساعت 3 بعد از ظهر در زیر افق غرق می شود ، تاریکی در اوایل ...
در سال تحصیلی جدید، برادرش رودریک او را بارها و بارها و بارها اذیت می کند. آیا گرگ ...
آریایی قادر به یافتن یک شریک زندگی کامل نیست. او در طی یک تکلیف رسمی در ایالات ...
در این داستان بی انتها به بلوغ، مری به دنبال تصوری اخروی دوری میکند و مجبور به ...
هنگامی که طمع راه را برای خیانت، مکر و قتل هموار می کند، یک قبیله جوان با اکراه سنت ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.