یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
حسین مرادی، کارمند 60 ساله آبادانی، چندین بار به دستور شرکت کشتی سازی محل کارش، ...
یک تاجر به طور مرموزی در یک سلول زندان در فضای باز که تنها یک آسیاب قدیمی دارد از ...
با مهره های نماز در یک دست و یک تبر در طرف دیگر ، یک راهب با روح هزاره ای که دارای ...
یک زن مطلقه و دختر دیابتی اش به اتاق امن خانه تازه خریداری شده خود پناه می برند که ...
در هنگام پاسخ دادن به یک تماس رادیویی جدید ، یک جفت از افسران پلیس در گشت زنی دنبال ...
تیم های انحطاط Murong Hui پس از سرقت شدید ، با راهزنان خشن روبرو می شوند. یک کارآگاه زن ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.