خلاصه داستان: هنگامی که سپتامبر از مدرسه آنها به حالت تعلیق در می آید ، خواهرش ژوئیه شروع به اثبات استقلال خود می کند. تنش در خانواده در تعطیلات ایرلند ایجاد می شود زیرا یک سری از برخوردهای سورئال همه آنها را به حد خود آزمایش می کند.
خلاصه داستان: پس از 20 سال، اودیسه سرانجام به ایتاکا بازمیگردد، جایی که میبیند همسرش توسط خواستگارانی که برای پادشاه شدن با هم رقابت میکنند زندانی شده و پسرش در معرض مرگ به دست آنهاست. اودیسه برای به دست آوردن خانواده و تمام چیزهایی که از دست داده است، باید خود را دوباره کشف کند...