خلاصه داستان: در ایران، تهران، 1332، شهرزاد و فرهاد همدیگر را دوست دارند و قصد ازدواج دارند، اما مافیای بزرگ بزرگ آقا سرنوشت دیگری را برای آنها رقم زده است.
خلاصه داستان: یک معلم شیمی که مبتلا به سرطان ریه غیرقابل جراحی تشخیص داده شده است، برای تأمین آینده خانواده اش، با دانش آموز سابقش به تولید و فروش متامفتامین روی می آورد.
خلاصه داستان: یک دختر جوان قرار است دنیای خود را از چنگال Magisterium که پیوندهای مردم با جادو و ارواح حیوانی آنها معروف به دیمون ها را سرکوب می کند، آزاد کند.