خلاصه داستان: داستان مردی است که در کریسمس به خانه بازمی گردد تا املاک مادرش را که از او جدا شده است را تسویه کند. زمانی که آنجا میرود، دفتر خاطراتی را کشف میکند که ممکن است اسرار گذشته خودش و یک زن جوان زیبا را در سفری مرموز خودش حفظ کند.
خلاصه داستان: هیلی و جیمز جوان و عاشق هستند. هر دوی آنها تصمیم دیوانه وار یکسانی را برای تعویض قطار و غافلگیری یکدیگر می گیرند. با عبور از کنار یکدیگر در ایستگاه، آنها کاملاً غافل هستند که به تازگی کریسمس را عوض کرده اند.