خلاصه داستان: گذشته کنشین به او می رسد و باعث تخریب رستوران آکابکو می شود که مکان مورد علاقه کنشین برای غذا خوردن بود. در آنجا، او یادداشتی را پیدا می کند که روی آن کلمه \"Junchu\" وجود دارد.
خلاصه داستان: کنشین قبل از تبدیل شدن به یک محافظ، یک قاتل ترسناک است که به نام باتوسای شناخته می شود، اما داستان او با ملاقات با توموئه یوکیشیرو مهربان تغییر می کند.
خلاصه داستان: شیشیو با کشتی آهنین خود به راه انداخته است تا دولت میجی را سرنگون کند و ژاپن را به آشوب بازگرداند و کائورو را با خود حمل کند. کنشین برای اینکه به موقع او را متوقف کند، با استاد قدیمی خود تمرین می کند تا تکنیک نهایی خود را بیاموزد.
خلاصه داستان: کنشین هیمورا با شیطان خالص ماکوتو شیشیو که در تلاش برای سرنگونی دولت میجی است، می رود. سرنوشت کشور در تعادل است زیرا کنشین هیمورا شمشیری را به دست می گیرد که قول داده بود دیگر هرگز آن را نکشد.
خلاصه داستان: جونگ با-روم یک افسر پلیس تازه کار است. او فردی صادق است و برای رسیدن به عدالت تلاش می کند. پس از اینکه Ba-Reum با یک قاتل روانی روبرو می شود که تمام ملت را در ترس قرار می دهد، زندگی او کاملاً تغییر می کند.
خلاصه داستان: ویکرام، مولتی میلیاردر چهار پلژی، تحت تأثیر رفتار بیدیدهاش، یک محکوم را بهعنوان سرپرست خود استخدام میکند. آنچه در ادامه می آید رشته ای از درس های زندگی است که آنها از یکدیگر می آموزند.