خلاصه داستان: در سیاره لاتیمر، تاکشی کواچ دوباره بیدار شده باید از یک خال کوبی نوجوان به نام هالی محافظت کند، در حالی که در حال تحقیق در مورد مرگ یک رئیس یاکوزا در کنار جینا، یک مامور CTAC غیرمعمول آشنا و عجیب و غریب است.
خلاصه داستان: پس از اینکه موجودی با منشأ مرموز جمعیت جهان را نابود میکند و باعث میشود کسانی که آن را مشاهده میکنند جانشان را بگیرند، سباستین و دخترش ماجراجویی بزرگ خود را برای بقا در بارسلونا آغاز میکنند.
خلاصه داستان: پتی، یک موش جاه طلب و جسور، رویاهای بزرگی دارد که یک ماجراجو و یک قهرمان باشد. هنگامی که میهن او در یونان باستان توسط خود پوزیدون تهدید می شود، پتی مصمم است تا شهر خود را نجات دهد.
خلاصه داستان: پارسیا مجبور است مادرش را به مدرسه بیاورد اما عمویش را با لباس مبدل مادرش می آورد. استاد آقای دلیجون او را می بیند و غافل از اینکه پارسیا چه کرده عاشق می شود.
خلاصه داستان: دو متکلم جوان قرار است در یک سمینار آکادمیک درباره ادیان در آلمان شرکت کنند. حاج آقا فراستی، رئیس حوزه علمیه از سفر آنها جلوگیری می کند. روحانیون جوان حاج آقا را قانع می کنند و ویزا می گیرند.
خلاصه داستان: دو جوان بهمن و نادر که باید به خدمت سربازی بروند و به دنبال راهی برای فرار از آن هستند، با یکدیگر ملاقات می کنند و با هم دوست می شوند. این دوستی سرآغاز دردسرها و ماجراهای بسیاری برای آنهاست.
خلاصه داستان: خلیل معروف به خلیل کاتیوشا که یک مرد مذهبی و از اعضای بسیج است مجبور می شود چند روزی را با ارشیا پسر پولدار لوس بگذراند. زمینه ها و ایده آل های متفاوت باعث می شود این دو برای یکدیگر دردسر درست کنند.
خلاصه داستان: پدر آرش به خارج از کشور سفر کرده است. او تصمیم می گیرد دکوراسیون داخلی خانه اش را تغییر دهد و یک زن طراح را دعوت می کند. اما بعد او را می فرستد. دوستانش بابک و بهنود می آیند تا پیش او بمانند تا او نرود...
خلاصه داستان: فرامرز و لیلی پس از گذشت یازده سال زندگی مشترک تصمیم به متارکه می گیرند. فرامرز با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و لیلی را از دیدن بچه ها محروم می کند. لیلی که از قصد فرامرز مبنی بر خارج ساختن بچه ها از کشور مطلع می شود؛ با کمک گرفتن از عاطفه (دوست مشترک خود و فرامرز) تغییر چهره داده و بعنوان پرستار بچه به منزل فرامرز می رود و...
خلاصه داستان: پس از 22 سال، عزیز تصمیم می گیرد به زادگاهش بازگردد تا برخی از دارایی های خانواده از جمله خانه ای را که در آن متولد شده است بفروشد. اما برای حیرت او، این مکان اکنون یک رستوران کوچک است که توسط چهار زن اداره می شود که یکی از آنها دختری با ...