یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
کای، زنی خانه دار که به نظر می رسد ندانسته است که چه کسی است و چه کسی می خواهد باشد. ...
داستان زندگی حاج احمد آباچی که در شب عروسی خواهرزادهاش پول اجاره خانهاش را ...
یک معلم جوان امیدوار است که پس از چهار سال خدمت اجباری در یک روستای دور افتاده به ...
یک برنامه نویس چینی و الگویی که با قول مشاغل پردرآمد ، خود را به عنوان اسیر یک ...
محسن پسر 11 ساله گل فروش و متعلق به خانواده ای فقیر است. یک شب خوابید و فرشته ای را ...
سعید مرد میانسالی است که همسرش را بر اثر تصادف از دست داده و با دخترش نبات در آرامش ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.