یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
یورکشایر ، 1898. یک زن اندوهگین و پسرش به خانه غیرمجاز شوهر سابق خود بازگشتند ، که ...
یک دلخراش و دلخراش دوباره به یک دن شیر در باغ وحش حمله می کند. مجبور به عمل ، نگهبان ...
داستان سرباز و کاشف دانمارکی، لودویگ کالن، که در اواسط قرن هجدهم، جوتلند وحشی ...
مسعود همسرش را که تنش های عصبی دارد به آسایشگاه می برد تا از او مراقبت کند اما...
در حال فرار از کارفرمای سابق خود، یک قاتل بی میل به روستایی دورافتاده پناه می برد ...
حمید معلم موسیقی کودکان یتیم است که به همراه خواهر ناتنیاش مریم با اتوبوسی از ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.