یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
هنگامی که تهدیدی که به نام جوکر نامیده می شود، مردم گاتهام را به ویرانی و هرج و مرج ...
در روستایی دختری هست که برای نماز مغرب پدرش از مسجد خداحافظی می کند.
دنبال کردن نویسندهای در نمایشنامه تخیلی معروف خود درباره پدری داغدار که با ...
سعید مرد میانسالی است که همسرش را بر اثر تصادف از دست داده و با دخترش نبات در آرامش ...
اسپانیا ، 1981: هنگامی که مردان مسلح یک بانک را نگه می دارند و صدها گروگان را می گیرند ...
یک زن پلیس می خواهد طلاق و ارتقاء شغلی در شهر را داشته باشد اما پس از اصابت شوهر مست ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.