یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
در آیندهای دیستوپیایی، نسل بشر حس بینایی را از دست داده است و جامعه باید راههای ...
فرهاد، معلم محترم ریاضی، با مادر یکی از شاگردانش نامزد کرده است. اما دانشجوی جوان ...
یک خانواده دانمارکی از یک خانواده هلندی که در تعطیلات با آنها آشنا شده بودند دیدن ...
یک شهر ساحلی کوچک در حال آماده سازی برای جشن عید تابستان است. یک دشمن ناشناخته وارد ...
خاطرات تلخ و شیرین یک زن مالیخولیایی به نام گریس پودل - احتکار کننده حلزون ها، رمان ...
یک نویسنده مبارز در میان طلاق ، یک قاتل سریالی بازنشسته را دوست می کند که اتفاقاً ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.