یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
حمید افشاری، منشی دادگستری در حال تمام شدن پول برای خرید کامپیوتر برای پسرش است. ...
آدام، یک معمار که در 2 سال گذشته زندگی آسیب زا داشته است. او با دیدن کشته شدن ...
مادیا و خانواده در عروسی مقصد تیفانی در باهاما شرکت می کنند. تنش ها بوجود می آیند ...
نفس درباره یک خانواده ایرانی است که در ایران زندگی می کنند. داستان بهار را روایت می ...
جولی یک وکیل دست و پا چلفتی است که با وکالت بحرانی ترین پرونده دادگاه زندگی حرفه ای ...
بلیندا پس از اینکه متوجه شد پدرش یک غول هتل است، با کمک یک وکیل جذاب راه خود را در ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.