یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
ساوی یک زن خانه دار ساده با 400 زندانی، 75 نگهبان مسلح، 60 دوربین مداربسته، برای بیرون ...
سالها پس از سلطنت سزار ، یک میمون جوان به سفری می پردازد که او را به سمت سؤال کردن ...
داستان زندگی غلامرضا تختی از کودکی تا بزرگسالی، مسابقات و در نهایت مرگ او.
مردی در روستایی آپالاشیا به زمین مینشیند و در اتاق زیر شیروانی یک هودوکار سنتی ...
زمانی که ون او درست قبل از کریسمس در یک شهر کوچک خوشآوازه خراب میشود، یک مرد ...
باب بیسواس، یک نماینده بیمه، پس از هشت سال در کما از بیمارستان مرخص می شود و همسرش ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.