یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
هیچ کاری نکن، بمان و بجنگ، یا برو. در سال 2010، زنان یک جامعه مذهبی منزوی با آشتی دادن ...
داستان زندگی حاج احمد آباچی که در شب عروسی خواهرزادهاش پول اجاره خانهاش را ...
گروهی از سالمندان قصد دارند از خانه سالمندان خود فرار کنند.
یک وکیل هیئت منصفه قاضی و جلاد را تبدیل می کند و به دنبال باندی می رود که توسط پسر ...
مستند من سیامند هستم، روایتی تاثیرگذار از آخرین حضور سیامند رحمان در رقابتهای ...
میامی ، 1991. هنگامی که خواسته های خونخوار او دیگر نمی تواند نادیده گرفته شود ، جوان ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.