یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
یک دانشجوی روانپزشکی استنفورد برای تمرین به عنوان یک هیپنوتیزم در شهر رودخانه ...
سرمای وحشیانه دو کاوشگر قطب جنوب را مجبور می کند تا تیم سگ های سورتمه خود را در ...
یک دلخراش و دلخراش دوباره به یک دن شیر در باغ وحش حمله می کند. مجبور به عمل ، نگهبان ...
مورتزا از زندان به خانه برمی گردد و عاشق می شود اما این تنها آغاز مشکلات اوست.
پرتره صمیمی زنی که به خانه برمی گردد تا از مادر در حال مرگ خود مراقبت کند. یک داستان ...
مردی در روستایی آپالاشیا به زمین مینشیند و در اتاق زیر شیروانی یک هودوکار سنتی ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.