یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
مردم روستای Mangollai مانند Colochi Saami و Saamikannu با آموزش برای فقرا مخالف بودند در حالی که ...
در اسپانیای فالانژیست در سال 1944، دخترخوانده جوان کتابخوان یک افسر ارتش سادیست ...
مردی ظاهراً معمولی به نام «موس» توسط پلیس دستگیر میشود. در ازای آزادیاش، او ...
سالها پس از اینکه طاعون بیشتر بشریت را میکشد و بقیه را به هیولا تبدیل میکند، ...
مادری مجرد به نام گابی یک راهنمای تور، یک روانشناس، یک کشیش و یک مورخ را استخدام می ...
ویجی راجندران یک مرد خوش شانس است. وقتی پدرش به بیماری لاعلاج مبتلا میشود، اوضاع ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.