یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
داوود و لیلی در شب عروسی خود به شمال سفر می کنند. در این راه با زوج دیگری مهشید و آرش ...
داستان در مورد دختر جوانی منیژه که دچار بیماری قلبی شده است که برادرش حامد را ...
آقای ناصر ایزدی و خانم ایزدی توسط یکی از نمایندگان آژانس گردشگری به برزیل دعوت ...
پاتریشیا \"تریش\" ویر متعهد است که آدم ربا و متجاوز خود ارنستو میراندا را به زندان ...
یک زندانی که اخیراً از یک پناهندگی ذهنی آزاد شده است از خواهرش می آموزد که قتل هایی ...
یک تاجر به طور مرموزی در یک سلول زندان در فضای باز که تنها یک آسیاب قدیمی دارد از ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.