یک افسر سابق پلیس نخبگان ، که مجبور به استعفا پس از حمله وحشت شد ، به عنوان یک نگهبان در یک مجتمع لباس ، شغل خود را به دست می آورد ، جایی که وی فرصتی را برای حل بدهی های قمار فلج کننده پدر فقید خود کشف می کند.
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.
برای ارسال دیدگاه وارد شوید ورود/عضویت
Go Ahead, Brother
کپنهاگ 1919: یک کارگر جوان خود را بیکار و باردار می داند. او با داگمار ملاقات می کند ، ...
زنی که در یک متل در حومه شهرها بزرگ شده است ، پیچ و تاب را تجربه می کند و وقتی با ...
یک شوهر سرکوب شده سعی می کند همسر برنده نان خود را به دلیل بیمه نامه زندگی خود در ...
مادلین ، حومه کوچک را برای پیوستن به یک خانه سالمندان ، در آن طرف پاریس ، ترک می ...
حمید افشاری، منشی دادگستری در حال تمام شدن پول برای خرید کامپیوتر برای پسرش است. ...
پس از ربوده شدن پسر یک مامور سابق نیروهای ویژه، اگر بخواهد پسرش را دوباره زنده ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید
هنوز نظری ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که نظر خود را ثبت میکند.