خلاصه داستان: رجب ایودیک مربی تیم فوتبال کودکان محله خود است. او برای تمرین از تنها زمین رایگان به عنوان زمین فوتبال استفاده می کند که در کودکی در آن فوتبال بازی می کرد. رجب با ناراحتی متوجه می شود که این قطعه زمین ...
خلاصه داستان: رجب ایودیک از زمان مرگ مادربزرگش افسرده شده است. هر کسی که سعی می کند به او کمک کند شکست می خورد. دختر جوانی به نام زینپ که نمی تواند آپارتمانی پیدا کند، نزد رجب می ماند. در ابتدا، این دو نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند اما پس از ...