خلاصه داستان: در فصل زمستان، پسرها با نواختن آلات موسیقی خود در یک محله بد پولی به دست نمیآورند، اما به نظر میرسد با پیدا کردن یک کیف پول پر از پول در خیابان، شانس آنها بهتر میشود.
خلاصه داستان: دو ولگرد بیخانمان در یک عمارت خالی مخفی میشوند و زمانی که مستاجران احتمالی میرسند و سعی میکنند آن را اجاره کنند، خود را به عنوان ساکنان در میآورند.
خلاصه داستان: الیور که توسط دوست دخترش، "جین وینی" به شدت تحت فشار قرار می گیرد، به لژیون خارجی می پیوندد تا فراموش کند و استنلی را نیز با خود می آورد. آنها در زیر آفتاب سوزان صحرا و زیر انضباط خشن فرمانده پژمرده می شوند. در راهپیمایی طولانی به سمت ...