خلاصه داستان: ماربلز، یک سنگر بدبخت، می تواند ارواح را ببیند. تگ، یک ابر پلیس تازه کار مرده، باید یک قاتل زنجیره ای پیدا کند. آیا یک پلیس شبح منتقد و یک سنگربان بی جهت می توانند بر تعصبات خود غلبه کنند و با هم برای نجات جان ها همکاری کنند - و...
خلاصه داستان: سفر عاطفی دو جوان ناامیدانه عاشق. یک دختر جوان به نام کیزی که از سرطان رنج می برد. و مانی، پسری که کیزی در یک گروه پشتیبانی ملاقات می کند.
خلاصه داستان: زن و شوهر برای احیای ازدواج خود و ارتباط مجدد، آخر هفته یک سم زدایی دیجیتالی را که خودشان تجویز می کنند به یک شهر کوهستانی دورافتاده می روند. چیزی که به عنوان یک تعطیلات آخر هفته بدون فناوری شروع می شود، به سرعت از کنترل خارج می شود.
خلاصه داستان: زن جوانی عازم یک اودیسه 1000 مایلی در آمریکا می شود که در آنجا با یک سرگردان بی حقوق ملاقات می کند. اما همه جاده ها به گذشته های وحشتناکشان باز می گردند و به نقطه پایانی می رسند که تعیین می کند آیا عشق می تواند از دیگران جان سالم به در ببرد...