خلاصه داستان: تاجری با قلب پیوندی پدرو، در حالی که مخفیانه به محلهاش کمک میکند، عاشق والریا، بیوه اهداکننده، میشود و هرگز ارتباط خود را با شوهر مرحوم والریا فاش نمیکند.
خلاصه داستان: زنی که در یک متل در حومه شهرها بزرگ شده است ، پیچ و تاب را تجربه می کند و وقتی با اولین عشق خود در زادگاهش که از 12 سال پیش فرار کرده بود ، دوباره به هم می پیوندد.
خلاصه داستان: انگ جی یون یک زن موفق و با اعتماد به نفس است که مدیر عامل یک شرکت میباشد و خود را غرق کار کرده است. کانگ جی یون یک منشی به نام یو اون هو دارد که تقریبا همه کارهای او را انجام میدهد. یو اون هو برخلاف رئیسش، رفتاری دوستانه با دیگران دارد. از طرفی دیگر او یک پدر مجرد است که در امور تربیتی و خانهداری نیز مهارت دارد و…
خلاصه داستان: هلن و ماتیو سالهاست که با هم خوشحال هستند. پیوند بین آنها عمیق است. در مواجهه با یک تصمیم وجودی ، هلن به تنهایی به نروژ سفر می کند تا به دنبال صلح و ملاقات با یک وبلاگ نویس است که در اینترنت پیدا کرد.
خلاصه داستان: دختری با حس خاص و می تواند ببیند که ارواح در حالی که دوست پسرش از شهر بزرگ خسته شده بود ، شکسته شد و تصمیم گرفت تا شهر را برای استراحت ترک کند. او به تنهایی در شمال به اصطلاح به اصطلاح \ "پایین" می رود ...
خلاصه داستان: آریایی قادر به یافتن یک شریک زندگی کامل نیست. او در طی یک تکلیف رسمی در ایالات متحده ، با یک دختر کامل ، سیفرا ملاقات می کند و عاشق او می شود و فقط بعداً متوجه می شود که این یک داستان عاشقانه غیرممکن است.
خلاصه داستان: پس از نقص کره شمالی ، لوه کیوان در تلاش برای به دست آوردن وضعیت پناهندگان در بلژیک ، جایی که او با یک زن ناسازگار روبرو می شود که تمام امید خود را از دست داده است.
خلاصه داستان: با تلاش برای شروع کار ، آدم در حالی که به محله قدیمی خود باز می گردد ، در حالی که برادر مردی که او کشته است به دنبال انتقام جویی است ، به محله قدیمی خود بازخرید می کند تا شیاطین خود را استراحت کند.
خلاصه داستان: فران ، که دوست دارد در مورد مرگ فکر کند ، باعث می شود پسر جدید در کار خنداند ، که منجر به دوست یابی و موارد دیگر می شود. اکنون تنها چیزی که در راه آنها ایستاده است ، خود Fran است.