خلاصه داستان: یک دانش آموز 15 ساله باهوش دبیرستانی به طور غیرمنتظره ای به یک مدرسه شبانه روزی منتقل می شود، جایی که دریچه ای از هیولاها را از بعد دیگری باز می کند.
خلاصه داستان: اندی به اصرار مربی سابق خود و مالک کمپ جادویی، روی پرستون، به عنوان مشاور به اردوگاه دوران جوانیاش باز میگردد، به این امید که حرفهاش را دوباره زنده کند.
خلاصه داستان: پسر نوجوانی به نام مکس و خواهر کوچکش به سالم نقل مکان میکنند، جایی که او تلاش میکند تا قبل از بیدار کردن سه جادوگر شیطانی که در قرن هفدهم اعدام شدهاند، خود را جا بیاندازد.
خلاصه داستان: سارا - پناهجوی جوانی که در حال فرار است - با یک اژدهای گمشده جوان دوست می شود و با یک آدم قلابی تیم می شود و با مدیران مدرسه، پلیس و گروه های قلدر می جنگد و تلاش آنها برای بازگرداندن اژدها به ماجراجویی یک نفر تبدیل می شود...
خلاصه داستان: در حالی که امی برای عروسی پدرش با موضوع هالووین آماده می شود، او، گیلبرت و مارشال متوجه می شوند که هارولد و رز ممکن است در خطر باشند. یک مومیایی شیطانی به طور غیرمنتظره ای بیدار می شود و برای انتقام بیرون می آید.
خلاصه داستان: دوستان 12 ساله، مارشال، گیلبرت و امی به طور تصادفی مومیایی را که در زیرزمین یکی از همسایه ها کشف کرده اند، زنده می کنند. آنها با محبت مومیایی را هارولد می نامند و باید با عجله او را قبل از نیمه شب در هال به محل استراحتش برگردانند...