خلاصه داستان: بیش از شش ماه است که نیلوفر با اشکان دوست است. و بعد از این مدت طولانی آنها قرار است یکدیگر را ببینند. بنابراین او به تهران می رود اما ماشینش پنچر شده و دچار مشکل می شود.
خلاصه داستان: یک تکاور نیروی دریایی ارتش ایران پس از رویارویی با دشمن و غرق شدن قایق خود، دو روز در دریا باقی می ماند و منتظر امدادرسانی است. در همین حال او گذشته خود را به یاد می آورد. در رویارویی دوم با دشمن او ...
خلاصه داستان: در فیلم اولین امضا برای رعنا داستاننویسی به نام جهانگیر گلستانه چند سال قبل با همسرش رعنا ازدواج کردهاست. آن دو یک پسر به نام نیما دارند که ۶ ساله است. جهانگیر سه کتاب چاپ کردهاست اما هیچکدام از این کتابها نتوانستهاند برای او پولی به همراه بیاورند. خانواده در خانهای اجارهای که صاحبش از آشنایان قدیم جهانگیر است زندگی و اجاره مختصری میپرداختند، اما طولی نمیکشد که آن دوست قدیمی تماس گرفته و میگوید قصد دارد در خانهاش ساکن شود. این خبر زندگی جهان را به هم میریزد.
خلاصه داستان: بر اساس داستانی واقعی در یکی از روستاهای مرزی خوزستان، زیباترین دختر را به عنوان عروس هور انتخاب می کنند تا او هفته ای یک بار در آن شنا کند و هور عصبانی نشود. اما امین که یک قاچاقچی است و به راسو معروف است...
خلاصه داستان: درباره مردی به نام پیمان است که به خاطر عشقی نافرجام، گروه آلما را بعد از 15 سال ترک میکند و با رفتنش باعث فروپاشی گروه آلما میشود. پیمان بعد از مرگ استاد بیات (پدر آلما) به ایران باز میگردد و بعد از برگشت به ایران متوجه میشود که آلما به خاطر مرگ فرزندش در بیمارستان روانی بستری شده است. او میماند و عشقی نافرجام و بی نتیجه و وصیت استاد بیات برای برگرداندن آلما به زندگی و …
خلاصه داستان: داستان واقعی حسین سبزیان، فیلمساز که با جعل شخصیت محسن مخملباف کارگردان، خانواده ای را متقاعد می کند که در فیلم به اصطلاح جدید او بازی کنند.
خلاصه داستان: میرهاشم روحانی جوانی است که با همسرش فرشته زندگی می کند و اخیرا موفق به خرید خانه شده است. اما همین امر او را گرفتار بدهی های زیادی کرده است و صاحب آن به دنبال بدهی اوست که میرهاشم را با مشکلات و مشکلات زیادی مواجه می کند.
خلاصه داستان: در فیلم لامبورگینی وقتی مسافر عزیزی از خارج از کشور مهمان شماست و شما برای حفظ آبرو حاضر به انجام هرکاری هستید، ماجراهای جالبی رخ می دهد...
خلاصه داستان: حسین مرادی، کارمند 60 ساله آبادانی، چندین بار به دستور شرکت کشتی سازی محل کارش، مجبور به اخراج تعدادی از همکارانش شده است. با این حال، وقتی او آخرین دستور کاهش نیرو را دریافت کرد، حسینی...