خلاصه داستان: نلی و سگش لندن در حال گذراندن تعطیلات پاییز با عمویش هانیبال هستند. به زودی متوجه شد که او زندگی آرامی ندارد. عمویش مامور هیولا است. نلی به ماجراجویی پر از ارواح، خون آشام ها کشیده می شود...
خلاصه داستان: نویسندهای از شهر نیویورک تلاش میکند قتل دختری را که با او در ارتباط بود حل کند و به جنوب سفر میکند تا شرایط مرگ او را بررسی کند و بفهمد چه اتفاقی برای او افتاده است.
خلاصه داستان: هنگامی که یک دستکار ساکن شهر نیویورک با یک نویسنده مشهور و منزوی اشتباه گرفته میشود، او را به دانشگاه میآورند تا در آنجا سخنرانی اصلی را برای نجات جشنواره ادبی مدرسه ارائه کند.
خلاصه داستان: زمانی که بک عکاس مسافرتی تصمیم می گیرد در یک مسابقه عکاسی شرکت کند، به جزیره آفتابی سرنیتی می رود. بک با اقامت در مزرعه درخت لیمون جذاب شهر، با مالک خشن اما خوش تیپ، جاشوا، ملاقات می کند و این زوج به توافق می رسند.
خلاصه داستان: اتو یک بدخلق است که پس از از دست دادن همسرش از زندگی دست کشیده و می خواهد به همه چیز پایان دهد. هنگامی که یک خانواده جوان در همان نزدیکی نقل مکان می کنند، او همتای خود را در ماریسول تیز هوش ملاقات می کند که منجر به دوستی می شود که دنیای او را تغییر می دهد.
خلاصه داستان: کوین هارت - که نسخه ای از خودش را بازی می کند - در تلاشی مرگبار برای تبدیل شدن به یک ستاره اکشن است. و با کمک کمی از جان تراولتا، ناتالی امانوئل، و جاش هارتنت - او فقط ممکن است این کار را انجام دهد.