خلاصه داستان: مینیونهای استوارت، کوین و باب توسط اسکارلت اورکیل، یک ابرشرور استخدام میشوند که در کنار همسر مخترعش هرب، نقشهای برای تصاحب جهان میکشد.
خلاصه داستان: برادران تمپلتون بالغ شده اند و از یکدیگر دور شده اند، اما یک بچه رئیس جدید با رویکردی پیشرفته در شرف گرد هم آوردن دوباره آنهاست - و الهام بخش یک تجارت خانوادگی جدید است.
خلاصه داستان: داستان مردی است که در کریسمس به خانه بازمی گردد تا املاک مادرش را که از او جدا شده است را تسویه کند. زمانی که آنجا میرود، دفتر خاطراتی را کشف میکند که ممکن است اسرار گذشته خودش و یک زن جوان زیبا را در سفری مرموز خودش حفظ کند.
خلاصه داستان: هیلی و جیمز جوان و عاشق هستند. هر دوی آنها تصمیم دیوانه وار یکسانی را برای تعویض قطار و غافلگیری یکدیگر می گیرند. با عبور از کنار یکدیگر در ایستگاه، آنها کاملاً غافل هستند که به تازگی کریسمس را عوض کرده اند.
خلاصه داستان: زمانی که ون او درست قبل از کریسمس در یک شهر کوچک خوشآوازه خراب میشود، یک مرد شرور دوستداشتنی و با استعداد، لحظهای از تعقیب رویاهای موسیقی خود دور میشود.