خلاصه داستان: ویلی ونکا جوان و فقیر با رویاهای باز کردن مغازه ای در شهری که به شکلات هایش معروف است، متوجه می شود که این صنعت توسط کارتلی از شکلات سازان حریص اداره می شود.
خلاصه داستان: موانا پس از دریافت تماس غیرمنتظرهای از اجداد راه یاب خود، باید به دریاهای دور اقیانوس و در آبهای خطرناک و گمشده سفر کند تا ماجراجویی را انجام دهد، برخلاف هر چیزی که تا به حال با آن روبرو شده است.
خلاصه داستان: در پلینزی باستان، هنگامی که نفرین وحشتناکی که نیمه خدای مائوئی وارد جزیره موآنا میکند، به ندای اقیانوس پاسخ میدهد تا به دنبال مائویی باشد تا اوضاع را درست کند.
خلاصه داستان: به منظور درمان هی لینگ، یک بیماری لاعلاج، شفا دهنده کونلون، بای زه، پس از تخریب تصادفی یک جزیره تبعید شد. هفت سال بعد، او به جزیره باز می گردد تا به دنبال رستگاری باشد.
خلاصه داستان: کای و گردا در یک شهر دنج و آرام زندگی می کنند، ناگهان ارواح یخی به آنجا می آیند تا همه را منجمد کنند. با این حال، ایلا، یک جادوگر کوچک، برای کمک به قهرمانان بالا می آید. آنها با هم به دنیای جادویی Mirrorland می روند تا Spiri یخی را بدست آورند...
خلاصه داستان: پدینگتون به پرو برمیگردد تا عمه لوسی محبوبش را که اکنون در خانه خرسهای بازنشسته اقامت دارد، ببیند. با حضور خانواده براون، یک ماجراجویی هیجان انگیز رخ می دهد که یک راز آنها را وارد سفری غیرمنتظره می کند.
خلاصه داستان: پدینگتون که اکنون با خوشحالی با خانواده براون و یکی از اعضای محبوب جامعه محلی مستقر شده است، یک سری کارهای عجیب و غریب را انتخاب می کند تا هدیه ای عالی را برای صدمین سالگرد تولد خاله لوسی خود بخرد، فقط برای اینکه هدیه دزدیده شود.
خلاصه داستان: یک خرس جوان پرویی در جستجوی خانه به لندن سفر می کند. او که خود را گمشده و تنها در ایستگاه پدینگتون می یابد، با خانواده مهربان براون ملاقات می کند که به او پناهگاهی موقت می دهند.