خلاصه داستان: پسر جوان ثروتمندی به قصد تفریح به شمال سفر می کند و در آنجا عاشق دختر صاحب رستورانی می شود و به خاطر او در آن رستوران مشغول به کار می شود…
خلاصه داستان: در فیلم عاشقت شدم داستان پسری به نام آراد می باشد که دچار مشکلاتی در روابط بین خود و نامزدش شده و گویا درگیر زرق و برق یا شاید امنیت کافی برای ادامه زندگی بوده و گوهر عشق را درک نکرده است. اما اتفاقات پسر را برای رسیدن به درک والای جایگاه محبت در جاده ای قرار میدهد که انتهایش...
خلاصه داستان: دختر ثروتمندی از آمریکا به زادگاهش برمی گردد تا کسی را برای ازدواج پیدا کند، اتفاقاً همه ساکنان آپارتمان خانواده اش اعلام می کنند که او می آید.
خلاصه داستان: «دریا کنار»، فیلمی در ژانر خانوادگی-اجتماعی به نویسندگی«محمد حسین لطیفی» و کارگردانی «آرش معیریان» محصول سال 1388 سینمای ایران است. در این فیلم هنرمندانی چون :«سحر قریشی»، «امید علومی»، «سیروس گرجستانی» «فتحعلی اویسی»، «فلور نظری» نقش آفرینی کرده اند . داستان این فیلم ملودرام اجتماعی از جایی شروع می شود که زوجی برای تعطیلاتشان به شمال سفر می کنند و اتفاقاتی برای آن دو رخ می دهد که باعث نگرانی آنها و خانواده شان می شود و…
خلاصه داستان: مرگ مرموز سه گردشگر انگلیسی که در حال بازدید از جنگلی در شمال ایران بودند، تنها چیزی است که در ذهن افسر محبی است. اما پرونده این گردشگران تنها موردی نیست که گزارش شده است...
خلاصه داستان: سیاوش روزبهان جوانی است که پس از خودکشی مرموز پدرش را از دست داده است. عمویش مدیریت ثروت پدرش را بر عهده دارد. او عاشق پسر عمویش مهتاب است که پدرش مشاور عمویش است. سیاوش کم کم واقعی...
خلاصه داستان: فیلم دو عروس، به مسائلی که زنان و مشکلاتی که با آنها درگیر هستند، می پردازد. و قصه ی زوجی است که در آستانه ی مهاجرت دچار مشکلاتی می شوند و مسیر زندگیشان تغییر می کند…
خلاصه داستان: طاها (با بازی امین تارخ) پس از سال ها جنگ و اسارت در جنگ به کشور باز می گردد. اما او متوجه می شود که همه چیز تغییر کرده است، حتی خانواده اش هم تغییر کرده است، او نمی داند که حقیقتی پشت این بی ها نهفته است...
خلاصه داستان: حمید افشاری، منشی دادگستری در حال تمام شدن پول برای خرید کامپیوتر برای پسرش است. او ناامید قصد ربودن فرزان، پسر یک حزب ثروتمند را دارد که در دادگاه محاکمه شده بود.
خلاصه داستان: کاوه با ماشینش به عابر پیاده برخورد می کند و دستگیر می شود. پدر همسرش حاجی توسلی ضمانت آزادی او را می دهد. کاوه پس از آزادی از زندان متوجه کشته شدن برادرش می شود و.