خلاصه داستان: هنگامی که الکس به تیم یک رستوران ساحلی بوتیک پیوست ، تنش های جنسی افزایش می یابد زیرا او برای مدیر رستوران مکس مکس سقوط می کند. این رابطه که از احساساتش کور شده است ، به آرامی به یک داستان هولناک بقا می رسد.
خلاصه داستان: روزنامه نگار فرانک مولینا پس از فروپاشی شغلی ، ناشناس را پنهان می کند. چشمان قطع شده و یادداشت خونین پناهگاه او را مختل می کند. با افزایش تعداد بدن ، او باید با تروما گذشته مقابله کند تا قاتل را از بین ببرد.
خلاصه داستان: یک مامور سابق نیروهای ویژه برای تامین امنیت یک روزنامه نگار در حالی که با یک دیکتاتور مصاحبه می کند، کار می کند، اما وقتی یک کودتای نظامی در میانه مصاحبه رخ می دهد، آنها مجبور می شوند به جنگل فرار کنند.
خلاصه داستان: قاتل آموزش دیده دومینیک، با فرار از گذشته آشفته خود، هواپیمایش را در شهری پر از خشونت در کلمبیا به زمین می اندازد. او در پناه یک خانواده، با حملات پلیس روبرو می شود و باید بین حفظ خود یا دفاع از خود یکی را انتخاب کند...
خلاصه داستان: این تیم از آغاز فروتن تا اسطوره فوتبال، ظهور رنه هیگویتا کلمبیایی را دنبال میکند، از دوران حرفهای نمادین او گرفته تا جنجالهای شخصیاش که به هویت «عقرب» تبدیل میشود.
خلاصه داستان: یک زوج متاهل تقریباً در حال طلاق را دنبال می کند که هنگام پیاده روی در جنگل های بارانی در کلمبیا در شن های روان گرفتار می شوند. آنها با عناصر جنگل مبارزه خواهند کرد و برای زنده ماندن باید با هم کار کنند.