خلاصه داستان: آلفونسو 11 ساله، وارث دن کیشوت، و 3 خرگوش خیالی و موزیکالش به پانچو و ویکتوریا می پیوندند تا شهر محبوبشان لامانچا را از طوفان بزرگ نجات دهند.
خلاصه داستان: در دهکده ای دورافتاده، دو برادر، مردی آلوده به جن را پیدا می کنند که در شرف «به دنیا آوردن» خود شیطان است. آنها تصمیم می گیرند از شر بدن خلاص شوند، اما در نهایت ناخواسته هرج و مرج را گسترش می دهند.
خلاصه داستان: ماریو، کارگر یک انبار "گمشده و پیدا شده"، چمدانی را پیدا می کند که بقایای نوزاد داخل آن است. تحقیقات او او را به یک حلقه خطرناک فحشا و قاچاق هدایت می کند.