خلاصه داستان: سانتوش تازه بیوه ، شغل همسر خود را به عنوان یک پاسبان پلیس در بدنهای روستایی شمال هند به ارث می برد. هنگامی که جسد یک دختر پیدا شد ، او تحت تحقیقات تحت عنوان بازرس کاریزماتیک فمینیستی شارما قرار گرفت.
خلاصه داستان: استلا خواسته های پسر خردسال ، دختر نوجوان مودی و شوهر دوردست را جلب می کند. هرج و مرج تا زمانی که یک پیام یک سفر خانوادگی را انجام می دهد ، جایی که برای اتحاد مجدد آنها باید بر چالش ها غلبه کند ، پیش می رود.
خلاصه داستان: اسباب بازی در یک حلقه زمانی به دام می افتد و عید سال نو را زنده می کند. او با Vee ملاقات می کند ، همچنین در حلقه گیر کرده است. آنها تصمیم می گیرند که لحظه های عالی را جستجو کنند ، و یاد می گیرند که در شگفتی های کوچک شادی پیدا کنند و هر روز گرامی داشته باشند.
خلاصه داستان: جف تقریباً ازدواج کرده است. برای خوشبختی کامل ، فقط نعمت یک مادربزرگ محبوب که در آن طرف کشور زندگی می کند ، کافی نیست. اما راه او به طور ناگهانی توسط مردان به رنگ سیاه مسدود شده است. اخیراً ، یک جنایتکار خطرناک ...
خلاصه داستان: ناامید برای شروع تازه در زندگی پس از یک فاجعه در ساعت خود ، یک کنترل کننده ترافیک هوایی معلق می یابد که وقتی با معشوق مخفی خود در قرعه کشی خود را پرتاب می کند ، خود را در دنیای کلاهبرداری و دستکاری مالی مکیده است.
خلاصه داستان: یک کارآگاه با یک هنرمند مشهور در زمینه مبدل ها برای از بین بردن یک سازمان جنایی قدرتمند. اتحاد بعید آنها با چالش هایی روبرو می شود که آنها به زیرزمین خطرناک حرکت می کنند ، اسرار را کشف می کنند و با مافیا روبرو می شوند.
خلاصه داستان: کارگزار و مهندس رویای ساخت اما فاقد بودجه است. فرصت توسعه مجدد را در ساختمان قدیمی به دست آورید ، اما املاک و مستغلات خرافاتی برنامه ها را پیچیده می کند.