خلاصه داستان: بطری کشف شده در یک غار رویایی خود را به عنوان یک گنج متحول کننده رنگین کمان شگفت انگیز برای به اشتراک گذاشتن زیبایی و امید در طول همه گیری نشان می دهد.
خلاصه داستان: ریکاردو پدر و مادری است که همه بچه ها را با قطار به کمپ می برد. در یک ایستگاه، ریکاردو و پدربزرگ فیلیپ در خارج از منزل برای استراحت سیگار میکشند و قطار با بچهها اما بدون بزرگترها حرکت میکند و سفری خندهدار را به راه میاندازد...
خلاصه داستان: الکس، پسری 12 ساله، و دوستانش با کمک اکسکالیبر، شمشیر شاه آرتور، با یک جادوگر شیطانی مبارزه می کنند تا جهان را از شر وحشیگری های او نجات دهند.
خلاصه داستان: وقتی نورا شاهد آزار و اذیت هابیل توسط بچه های دیگر است، برای محافظت از او می شتابد. اما هابیل او را مجبور به سکوت می کند. نورا که در تضاد وفاداری گرفتار شده، سعی می کند جای خود را پیدا کند، که بین دنیای کودکان و بزرگسالان دویده شده است.
خلاصه داستان: سو جین بعد از از دست دادن حافظه اش بینایی های آزاردهنده ای پیدا می کند. همانطور که او به تدریج تکه های از هم گسیخته خاطرات گیج کننده اش را کنار هم می گذارد، با حقیقتی تکان دهنده در مورد شوهرش روبه رو می شود.
خلاصه داستان: نلی به تازگی مادربزرگ خود را از دست داده است و به والدینش کمک می کند تا خانه کودکی مادرش را تمیز کنند. او خانه و جنگل های اطراف را بررسی می کند. یک روز او با دختری همسن و سال خود آشنا می شود که یک خانه درختی می سازد.
خلاصه داستان: داستان تندرو ژانگ تاوفانگ، سرباز جوان ارتشی است که در سن 22 سالگی در طول جنگ کره با کشتن یا زخمی کردن 214 سرباز آمریکایی با 435 گلوله تنها در 32 روز، رکوردی را به نام خود ثبت کرد.
خلاصه داستان: در طول دهه 1980، یک استندآپ کمدین شکست خورده دیوانه می شود و در حالی که تبدیل به یک شخصیت جنایتکار روانی بدنام می شود، به زندگی جنایی و هرج و مرج در شهر گاتهام روی می آورد.