خلاصه داستان: وقتی مینتی یک عصای آب نبات جادویی را می شکند، باید با رفتن به قطب شمال آن را درست کند تا کریسمس بتواند به Ponyville بیاید. اما آیا جادوی کریسمس در Ponyville در حال حاضر است؟
خلاصه داستان: لیلا، دختری از خانواده ای فقیر که برای گذران زندگی چاره ای جز جیب بری ندارد. لیلا در حین سوار شدن بر مترو که مسیر زندگی او را تغییر می دهد، با حمید دوسدار، یک تاجر سرمایه گذار آشنا می شود. لیلا عاشق هاا میشه...
خلاصه داستان: یک زوج جوان برای عبور از مرز به پول نیاز دارند. آنها تصمیم به ربودن یک ستاره سینما می گیرند و در یک روز بارانی تصمیم خود را اجرا می کنند. او در خانه ای در شمال کشور ...
خلاصه داستان: رضا شایسته پس از سالها از خارج از کشور به ایران بازمی گردد تا در آرامش درگذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شود. اما تنها مشکل او این است که پس از مرگش کسی را ندارد که برای او عزاداری کند و در تشییع جنازه اش شرکت کند. او باید کسی را پیدا کند که ...
خلاصه داستان: در زادگاهش آلگازیا، پسر مزرعهداری با تخم اژدها برخورد میکند - کشفی که او را به سفری از پیش تعیین شده هدایت میکند، جایی که متوجه میشود او تنها کسی است که میتواند از خانهاش در برابر یک پادشاه شیطانی دفاع کند.
خلاصه داستان: گروهی از سارقان الماس که در حال فرار هستند، همسر یک تفنگدار دریایی را که اخیراً ترخیص شده است، می ربایند که به تعقیب و گریز در بیابان کارولینای جنوبی می رود تا او را پس بگیرد.
خلاصه داستان: لری خیار دینام کارآگاه شیرلاک هولمز و باب گوجه فرنگی، دستیار محترم او دکتر واتسون است. قدرت فوق العاده آنها در مشاهده و استحکام پزشکی قانونی می تواند ...
خلاصه داستان: «وقتی همه خواب بودند» داستان بیبی، مامایی محبوب و مسن در یک روستای کوچک است. وقتی بی بی ازدواج کرد، شوهرش قول داد که او را به زیارت مکه ببرد و با اینکه هرگز قول خود را فراموش نکرد، گذشت...
خلاصه داستان: شیرین زندگی آرامی را در میان طبقه متوسط خوب ایرانی سپری می کند تا اینکه روزی که عمویش سعید از پدرش می خواهد که او را در آژانس مسافرتی خود استخدام کند. بالاخره تصمیم می گیرد کار کند. سرنوشت او تغییر می کند، زیرا او با یک عامری جوان و جذاب آشنا می شود ...