خلاصه داستان: یک پلیس نیویورکی و همسرش به تعطیلات اروپایی میروند تا جرقه ازدواجشان را دوباره تقویت کنند، اما در نهایت به خاطر مرگ یک میلیاردر مسن تحت تعقیب قرار میگیرند و فرار میکنند.
خلاصه داستان: روزی روزگاری یک خرگوش لوبوتومی شده بود که در یک آزمایشگاه تحقیقاتی زندگی می کرد. او به اختلال شخصیت دوقطبی مبتلا بود که ناشی از اشتهای زیاد او برای هویج بود. یک روز خرگوش به طور تصادفی یک هویج را زنده می کند، اما همچنین یک ...
خلاصه داستان: الفکینز (Heinzelmännchen) افسانهای کلن کوتولههایی بودند که شبها مخفیانه به صنعتگران کمک میکردند تا اینکه 200 سال پیش توسط همسر بدخواه یک خیاط بیرون راندند. این داستان بازگشت آنهاست.
خلاصه داستان: ماری و هومی از مادرشان یاد می گیرند که پدرشان در هفتادمین سالگرد تولدش زوال عقل دارد. آنها کمک می کنند تا مادرشان را برای خداحافظی او آماده کنند و خود را برای احساسات بعدی آماده کنند.
خلاصه داستان: پدربزرگ مارکو جوان، مارکو را با بوسه بال و به خدمه محله مردان ایتالیایی که بعد از نقل مکان نونو بازی میکنند، معرفی میکند. مارکو با ورزش، خنده و عشق، تیمی از بچههای محله را گرد هم میآورد تا با نونو مقابله کنند. ..