داستان فیلم
یک کارل فردریکسن که تمایلی ندارد، موافقت میکند که قرار ملاقات بگذارد، اما اعتراف میکند که نمیداند این روزها قرار ملاقات چگونه کار میکند. داگ مانند دوستی که هست سعی می کند کارل را آرام کند و نکاتی را در مورد چگونگی دوست یابی ارائه می دهد.