یک ویراستار کتاب در شهر نیویورک برای اداره یک کتابفروشی برای ماه دسامبر انتخاب می شود، در حالی که با پسر صاحبان کتابفروشی سر و صدا می کند، دوباره جرقه خلاقیت خود را کشف می کند و می آموزد که استعداد (و عشق) را می توان در هر کجا پیدا کرد.
پیرمردی خانه قدیمی و حیاط دار خود را سی سال است که در اختیار جوانان محل میگذارد ...
ماربلز، یک سنگر بدبخت، می تواند ارواح را ببیند. تگ، یک ابر پلیس تازه کار مرده، باید ...
فرشته و نبی دو جوان افغانی عاشق هم هستند، اما فرشته باید به دنبال پدر و مادرش برود ...
یتیمی را دنبال می کند که بعداً با بزرگ شدن یک گانگستر می شود
یک نویسنده ورزشی که از روابط استفاده نشده است ، برای یک راهپیمایی روبرو می شود و او ...
زمانی که بک عکاس مسافرتی تصمیم می گیرد در یک مسابقه عکاسی شرکت کند، به جزیره ...
نام شما
توضیحات و لینک خراب را وارد کنید.
با استفاده از روش های پایین میتوانید این مطلب را برای دوستان خود به اشتراک بگذارید